هیپناگوژیک, بخش دوم: دروازه ورود به جهان رویا

هیپناگوژیک, بخش دوم: دروازه ورود به جهان رویا: “درمدتی كه در گـِنت اقامت داشتم، در خوابگاه دلپذیری زندگی می‌كردم كه كنار خیابان اصلی قرار داشت. اما اتاق مطالعه‌ام به كوچه تنگی مشرف بود و هیچ آفتابی به آن نمی‌رسید. مشغول نوشتن كتاب درسی‌ام بودم، اما كارها پیشرفت خوبی نداشت؛ افكارم متوجه فضاهای دیگر بود. صندلی‌ام را مقابل آتش شومینه گذاشتم و به خواب رفتم. باز هم اتمها در مقابل دیدگانم جست و خیز می‌كردند. این بار گروه‌های كوچكتر متواضعانه در پشت صحنه باقی ماندند. حال با چشم ذهنم، كه دیگر به این گونه مناظر عادت كرده بود، می‌توانستم ساختارهای درشت‌تری را كه آرایشی چند بعدی داشتند تشخیص دهم: گاه ردیف های بلند به هم نزدیكتر می‌شدند و با حركتی مار مانند درهم می‌پیچیدند. اما نگاه كنید! چه می‌دیدم؟ یكی از مارها دم خود را به دندان گرفته بود و در مقابل چشمانم به دور خود می‌چرخید. چنان از خواب پریدم كه گویی صاعقه‌ای بیدارم كرده باشد؛ و این بار نیز بقیه شب را به تنظیم جزییات فرضیه‌ام گذراندم.”


این داستان بخشی از گفته‌های فریدریش آوگوست ککوله جهت شناسایی ساختار بِنزن به عنوان ملموس‌ترین نمونه هیپناگوژیک است.


هیپناگوژیک اغلب با نگاره‌های عجیب و غریب، نغمه‌های مبهم و احساس‌ همراه است. بسیاری از ما در طی فرآیند هیپناگوژیک توهم‌های بصری را تجربه می‌کنیم، تجربه‌ای که به روشی استادانه به واسطه فعل و انفعالات بصری در نمایی انتزاعی از نور و رنگ‌ خلق شده‌اند و گاه با نگاره و فرم‌های شناخته شده، پراکنده و دگرگون هستند.
در لحظاتی دیگر توهم‌های شنیداری همانند صداهای تصادفی، گفتگو‌های مبهم، صدای باد، باران، انفجاری در دوردست‌ها و یا حتی قطعات موسیقی را تجربه می‌کنیم. همچنین شواهد و پژوهش‌های علمی نشان می‌دهد که رویاهای هیپناگوژیک در حل مسایلی که نیاز به بینش خلاق هستند یکی از روش‌های ارزشمند است.
افزون بر کنجکاوی‌های وابسته بر مرکز احساس در رویاهای هیپناگوژیک برخی مفروضات و داده‌های فرآیند ادراکی بسیار شگفت انگیز هستند، در طول تاریخ دیدگاه‌ها، پیش‌گویی‌ها، ماهیت خرافات، وجود اشباح و… به احتمال زیاد، دستاوردهای پدیده‌ هیپناگوژیک بوده است. پژوهشگران هیپناگوژیک را به عنوان شکستِ مرزهای نَفس، گشودگی، حساسیت، افزایش تلقین پذیری و کانون سیالی از ایده‌ها توصیف می‌کنند.


شهرت هیپناگوژیک:
در دوره‌ای متناوب هیپناگوژیک دروازه‌ای به خلاقیت و بهره‌وری مطرح شده است. توماس ادیسون و سالوادوردالی از برجسته‌ترین افرادی هستند که به واسطه این روش و ذهنیتی آزاد اندیش به دستاورد علمی و آثاری شگفت دست یافتند. بسیاری از هنرمندان، نویسندگان، دانشمندان و مخترعان – همانند بتهوون، ریچارد واگنر، والتر اسکات، نیکولا تسلا و اسحاق نیوتن- دستاوردهای خود را با افزایش خلاقیت به روش هیپناگوژیک و ایجاد وضعیت‌های یکسان بدست آوردند.


گفتنی است مری شلی نویسنده شاهکارِ ادبی رمان فرانکنشتاین در سبک نگارش گوتیک در مقدمه کتاب ایده و الهام اصلی فرانکشتاین را رویاهای شبانه خویش بیان می‌کند، یکی از آثار بی بدیلی که توانست علم را با داستان‌های ژانر تخیلی و ترسناک پیوند دهد.
روشهای ادیسون (تصویر یک) و دالی نه بر حسب اتفاق بلکه متداول و تعریف شده هستند، ادیسون از نشستن بر روی یک صندلی راحتی و گرفتن دو گوی در دستان خود بهره می‌جست به گونه‌ای که پیش از گذشتن از حالت رِم با بی اختیار شدن دستها بر اثر وزن گوی و سقوط گوی‌ها بر روی ظروف فلزی که هشداری بود برای خروج از حالت نیم خواب و بیداری، بی درنگ پیوندهایی که در رویای خویش برای حل مسایل و خلق ایده‌ها دیده بود می‌نگاشت، سالوادور دالی نیز بواسطه روشی یکسان که تنها صندلی اسپانیایی جایگزین صندلی راحتی ادیسون بود و گرفتن دسته کلیدی با ظرافتی هنرمندانه به جای گوی‌ها و دستانی آغشته به روغن درخت زبان گنجشک به ایده‌های آفرینش آثار خود دست می‌یافت.
هیپناگوژیک


روش:
ارایه فرآیند و روشی که به هیپناگوژیک، هدایت ذهن و ثبت نگاره‌ها منتهی گردد اغلب بر پایه شناختی است که شما از خویشتن، جسم، تسلط بر بخش هشیاری و حالت رِم دارید یک روش پیشنهادی به شرح زیر است:
نخست ذهن خود را از مسله و ایده‌های مرتبط با آن بواسطه تفکر و نگارش اشباع کنید، هرچند چه به صورت خودآگاه چه ناخودآگاه برای شما جهت دریافت پاسخ‌های مسله‌ این اتفاق افتاده است و ذهن در جریان دستیابی به پاسخ‌ها در جست و خیز است. پس اطمینان از تجسم و اشباع ذهن درباره مسله در زمانی که انگیزه خوابی نه چنان عمیق در شما وجود دارد ساعت یا تلفن‌همراه خود را برای 20 تا 25 دقیقه در حالت هشدار بیدار شدن از خواب تنظیم نمایید، قلم و کاغذها را جهت ثبت وقایع رویا و پیوندهایی که در رویای خود پس از بیداری می‌یابید فراموش نکنید.
برای دقایقی ذهن خود را از داده‌ها و پاسخ‌ها خالی کنید، در ابتدای فرآیند خواب جزییات و پیوندهای هیپناگوژی را بنویسید، پس از شنیدن صدای هشدار بیداری هر آنچه در رویایتان به تصویر کشیده شده است، افکار، ایده‌ها، انگاره‌ها و… یادداشت کنید، در نهایت نگارش‌های خود را جهت بازیابی استعاره‌ها، ایده‌ها و هر سرآغازی جهت دستیابی به راه‌حل‌ها بررسی نمایید. (تصویر دو)
هیپناگوژیک


هیپناگوژیک, بخش نخست: سناریو

پژوهش و برگردان: محمود عباسی
تمام حقوق محفوظ است، استفاده از محتوا، نقل قول و یا اشتراک با ارجاع به منابع آزاد است.
منابع:
References:
- Rothenberg, Albert (Autumn 1995). "Creative Cognitive Processes in Kekulé's Discovery of the Structure of the Benzene Molecule". The American Journal of Psychology. University of Illinois Press.
- Thinkertoys :a handbook of creative-thinking techniques / Michael Michalko.—2nd ed.
- jeffwarren.org/media/illustrations/hypnagogic-problem-solving
- sleepjunkies.com/dreaming/hypnagogic-dream-catcher

نوشتن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نمی‌شود.

CAPTCHA ImageChange Image

Enable Notifications OK No thanks